لحظه به لحظه شو هرگز فراموش‌نمیکنم.
سفری که خیلی از اولین ها باهاش علامت خورد .
شروع اش ، نحوه رفتنش ، موقعیت جغرافیایش و از همه مهم تر آدماش .
نشد که از شبش عکسی ثبت بشه و حق مطلب ادا شه !
باید رفت و دید و شنید ؛ کویر و ستاره ها و سکوت ش رو .
ببین کی امروز اولین بار رفته دارو خونه ^^___^^
ایم سو هپی:)
مخصوصا که این خارج از واحد درس های عه و خودم خواستم برم .
با این دانش نصف و نیمه این شیفت نصفه و نیمه کلی حال داد ^^
البته امشب باید بشینم کلی از دارو ها رو بخونم تا فردا ، یاداوری شه .
به این فک میکنم‌که من امشب این خبر رو به کی ها گفتم ، اونایی که حس میکنی باید الان تو این‌لحظه شریکت باشن ، دوستای واقعی .
"ش" هفته پیش اولین کشیکشو گذروند ، اومد بهم گفت .میدونم اولین نبودم ولی جز اولین ها که بودم .
یه سری اتفاقا هست که شاید چندان اهمیت ظاهری ندارن ولی به ادم‌جایگاه خودشو و دوستاشو و اولویت هاشو نشون میده .ارزش این اتفاقا زیاده ، خیلی زیاد.
یک از باگ‌های زندگی‌ِ طولانی مدت ِ خوابگاهی اینه که وقتی میایی خونه زمان‌میبره تا با سیستم خونه هماهنگ‌بشی ، بعد تا هماهنگ‌میشی دوباره باید پاشی بری خوابگاه.
یه چیزی تو مایه های گرم و سرد شدن ، ترک میخوری اصن !
یه چیز هم‌دیگه یادم‌باشه واسه انتخاب هم‌اتاقی جدید ، ازش بپرسم خر و پف میکنه یا ن -__-
از اهنگ یار ِ فرامرز اصلانی نگذرین ، مخصوصا این موقع شب .
دوتا از درسام هنوز نمره شون ثبت دائم نشده -___-
امتحانشون کی بوده ؟ نوزده خرداد .
البته معدل حساب شده و خوب هم شده ^^ مخصوصا برای من کاملا شب ِ امتحانی .درواقع در کمال تعجب بهترین معدل ۶ ترم اخیر :))
مونده ۶ ترم دیگه، ۳سال از ۶ سال گذشت . اسون و زود ؟ البته که نه .
ولی خب بازم در مقابل آزمون ۱۸۰ واحدی هیچی نیستن -___-
دیدین آدم یه وقتایی حوصله آدم جدید رو تو زندگیش نداره و بعد هعی ادم‌های مختلف وارد زندگی میشن و ول کن هم نیستن ؟
الان اونجام دقیقا .
بعد یه وقتایی ادم حس میکنه یه ادم جدید باید باشه ، یه دوست خوب ،اصن قحطی میشه .
واقعا چرا ؟
اگه مشکل بی خوابی دارین و مخصوصا مجبورین صب بیدار شین ، کتاب صوتی گوش بدین !
واقعا جوابه ، مثه جزوه هایِ شب ِ امتحانی و حتی بهتر از قرص های خواب :)
حداکثر نیم ساعت بشه مقاومت کرد :)
علی الحساب این آهنگ ِ پرستیدنی رو گوش بدین و لذت ببرین .
درباره این سایت